loading...
جدید ترین مطالب علمی روز

Reza-haarp بازدید : 10 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (2)

رزم رستم و ویروس

به نام خداوند ويروس گارد

كنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنيدستي اين هم شنو

كه اسفنديارش يكي Disk داد / بگفتا به رستم كه اي نيكزاد

در اين Disk باشد يكي File ناب / كه بگرفتم از Site افراسياب
 
 
 
 
 
 
 
 
 

در هامش کاشف آمریکای درون من/هامش

 

دلم انفجاريست ، بمبم تو باش              دري بسته هستم ، پلمبم توباش

 

مرا كشف كن گرچه دور از توام             بيا و كريستف كلمبم تو باش

 

            

                                                         ادامه ندارد.../

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دانشگاه آزاد و درس!

در ثنای دانشگاه آزاد:
سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، كه تركش موجب بي مدركي است و به كلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي كه آغاز مي شود موجب پرداخت زر است و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سالي دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب...... از جيب و جان كه بر آيد ...... كز عهده خرجش به در آيد

دعاي پاس کردن درس:
الهي ادرکني پاسا ترمي به نمرتي دهي و دوازدهي و حفظا من مشروطي و فلجا استادي و لغوا امتحاني بحق برفا و آلودگي جوا اين دعا رو امشب به همه توصیه کن و تا آخر ترم ديگه درس نخون مطمئن باش جواب ميگيري ...شک نکن...  

 

 

 

 

 

 

شعر طنز انتخاباتی

 
 

در تبلیغات یکی از نامزدهای انتخاباتی شورای شهر این جملات را دیدم :
حل مشکل ازدواج
ریشه کن کردن اعتیاد
ساختن باغ وحش
ارزان کردن مسکن...
دستمایه ابیات زیر را مدیون ایشان هستم....و به او رای خواهم داد!

گربه شورا راه یابد پای من
هرچه ویرانی است عمران می کنم

می روم هر شب به میدان های شهر
هر چه ساعت بود میزان می کنم

مشکلات شهرتان را رتق و فتق
پشت میز و پشت فرمان می کنم

کوچه های تنگ را هر شب فراخ
هرچه بن بست است دالان می کنم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شعر ترین حادثه!

روی قبرش بنویسید که شاعر بوده ست                      به شاعری که هرگز زاده نشد!

شاعری فحل٬ که بسیار معاصر بوده ست!

بنویسید که با یک سفر از ده به کرج

فکر می کرده که یک عمر مسافر بوده ست

ننویسید که کلاْ سر او بی مو بود

بخشی از پشت سر شاعر ما  فر بوده ست

ننویسید که شعرش غلط وزنی داشت

چون که از هر نظر این نابغه نادر بوده ست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آدمت نیستم آن­گونه که حوا باشی

آدمت نیستم آن­گونه که حوا باشی

عاشقت هم نشدم، هرچه که زیبا باشی

 

چقدر حرف تو را شب همه شب گوش کنم؟

بچه­ات نیستم آنقدر که بابا باشی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حکایت وزير و شوفر

یک وزیری داخل ماشین نشست

کیف و گوشی دفتر و دستک بدست

کم کمک با شوفرش دمساز شد

باب صحبت بین آن دو باز شد

آن وزیر از ارز با رانده گفت

شوفر از گاز و کلاچ و دنده گفت

شوفر از فرسایش لاستیک گفت

شیخ از پیمان آتلانتیک گفت

آن وزیر از ارز گفت و از دلار

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

ز نیرو بود راستی"مرد"را! /درباب اوضاع آشفته ورزش بانوان

نباشد مهم ورزش بانوان
که گفته است فردوسی این را عیان:
" ز نیرو بود  مرد را راستی "
که او را نگویند چون ماستی!!
ز نیرو بود راستی " مرد " را
نه زن های کم زور دلسرد را!
کِشد گرچه زن، غصه و درد را
ولی هست نیرو فقط مرد را!
بیارد به زن، مشکلاتش فشار
نیاید ورا لیک نیرو به کار
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

عاشقال!/جلال سميعي

 
زیر باران راه می‌روم
با چشم‌هام آشغال‌ها را از روی زمین جمع می‌کنم
ترانه می‌خوانم
می‌خندند
داد می‌زنم:
لعنت بر پدر و مادر کسی
که
در دلم آشغال بریزد!
 
 
 
 
Reza-haarp بازدید : 8 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

باید برادران زنم را عوض کنم /ناصر فیض

باید که شیوه‌ی سخنم را عوض کنم

شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

 

گاهی برای خواندن یک شعر لازم است

روزی سه بار انجمنم را عوض کنم

 

وقتی چمن رسیده به اینجای شعر من

وقت است قیچی چمنم را عوض کنم

 

باید پس از شکستن یک شاخ دیگرش

جای دو شاخ کرگدنم را عوض کنم

Reza-haarp بازدید : 1 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)


 

گفتم غم تو دارم

گفتم غم تو دارم**گفتا چشت درآيد!
گفتم که ماه من شو**گفتا دلم نخواهد!
گفتم خوشا هوايي کزبادصبح خيزد**گفتا هواي گرميست? اَه اَه? عرق درآمد!
گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد**گفتا برو به سويي ? تا گلّ ني درآيد!
گفتم زمان عشرت ديدي که چون سرآمد**گفتا که اي واي ديرشد? داد مامان درآمد
Reza-haarp بازدید : 7 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

رفته بودم سر حوض

تا ببینم شاید.عکس تنهایی خود را در اب...

اب در حوض نبود

ماهیان میگفتند

هیچ تقسیر درختان نیست

ظهر دمکرده تابستان بود

پسر روشن اب.لب پاش.یه نشست

وعقاب خورشیدامد او را به هوا برد که برد

 

Reza-haarp بازدید : 6 پنجشنبه 14 دی 1391 نظرات (0)

سلام دوستان

شما میتوانید بیشترین استفاده رو از این سات داشته باشیدلبخند


Reza-haarp بازدید : 4 چهارشنبه 13 دی 1391 نظرات (0)
ظنر های جالب موش : خانم هایی كه نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند سرخ پوست : مرد خوشبختی كه وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیكی نمی شود بیست سالگی : دورانی كه پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر بوسه : تصادفی كه فقط یك سیلی به آدم ضرر می زند احمق: كسی كه دختر همسایه را در تاریكی نبوسد آدامس : تنها چیزی كه توی دهان خانم ها بند می شود حتما بخوانيد بهانه ی دخترا: 1 - فاصله سنی مون خیلی زیاده(یعنی خیلی از مرحله پرتی) 2 - من به تو علاقه به اون صورت ندارم (یعنی خیلی بد هیکلی) 3 - من الان تو موقعیت بدی هستم (یعنی دلم یه جا دیگه گیره) 4 - تقصیر تو نیست تقصیر منه (یعنی عجب غلطی کردم با تو دوست شدم) 5 - من تو دوستیمون از هیچ کاری دریغ نکردم (یعنی هر غلطی خواستم کردم) 6 - دیروز یه خواستگار دکتر داشتم (یعنی زودتر بیا منو بگیر ) یادت باشه دنباله ۳ چیز ندویی : 1ـ اتوبوس ۲ ـ مترو ۳ ـ دختر . حالا چرا؟ چون هر کدومشون برن۱۰ دقیقه بعد یکی دیگه میاد دغدغه های یه پسر جوان - کار ندارم - پول ندارم - سربازی نرفتم - ماشین و خونه ندارم - و ... دغدغه های یه دختر جوان - لاک ناخنم پاک شده - مهری سرویس طلا خریده - دختر خاله ام ماشین داره - مامان غذای خوب نمی پزه - عروسکم رو هنوز نخوابوندم - و ... عجب دنیای باحالی........................ آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان) صم بکم عمى فهم لایعقلون درس معارف بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است -با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. از مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول ابتدایی، آقای واسعی گفته بود که مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما نقطه ی طلایی برگه این جمله بود: «جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع اکتفا نکنیم. گفتید در دین عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى فهم لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم ولی کپی نکنم بلکه از دانسته های خود بنویسم.» بیست گرفتم! خدایا مرا ببخش................................. نامه ی مادر غضنفر به غضنفر گضنفر جان سلام ! ما اينجا حالمام خوب است . اميدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد . اين نامه را من ميگويم و جعفر خان کفاش برايد مينويسد. بهش گفتم که اين گضنفر ما تا کلاس سوم بيشتر نرفته و نميتواند تند تند بخواند ، ‌ آروم آروم بنويس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند . وقتي تو رفتي................................. خر عاشق خری آمد بسوی مادر خویش که ای مادر چرا رنجم دهی بیش برو امشب برایم خواستگاری اگر تو کره ات را دوست داری خر ما در بگفتا کره خر جان تو را من دوست دارم بهتر ازجان میان این همه خر های خوشگل یکی را رد بزن این نیست مشکل کودک بازیگوش روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با منزل یکی از کارمندانش تماس بگیرد. بنابراین، شماره منزل او را گرفت. کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: «سلام» رییس پرسید: «بابا خونس؟» صدای کوچک نجواکنان گفت: «بله» ـ می تونم با او صحبت کنم؟ کودکی خیلی آهسته گفت: «نه» رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: «مامانت اونجاس؟» ـ بله ـ می تونم با او صحبت کنم؟ دوباره صدای کوچک گفت: «نه شعر طنز روزی به رهی دخترکی بود خفن چون کبک ِ خرامان قدمی روی چمن صد جور مکمل به رخش مالیده از عزت ِ نفس ، سر به سما ساییده
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    از وبلاگ تا چه حد راصی هستید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 103
  • بازدید کلی : 461